به گزارش شهرآرانیوز؛ تازهترین آمارهای ثبت احوال از وقایع حیاتی در کشور و نیز خراسان رضوی، پنجرهای از آینده در مقابلمان میگشاید که گویی تیره و تارتر از پیش است؛ بر اساس این آمارها، پارسال ۹۴هزارو۵۵۷نوزاد در خراسان رضوی متولد شدهاند؛ رقمی که در سال قبلتر از آن، ۱۰۱هزارو۶۵۹ نفر و در سال ۱۳۹۳ یعنی یک دهه پیش، ۱۴۹هزارو۲۳۵نوزاد بوده است.
به عبارتی، پارسال نه تنها سقوط تاریخی فرزندآوری در استان به زیر ۱۰۰ هزار نوزاد را تجربه کردهایم، بلکه این رقم در مقایسه با ۱۰ سال قبل، حاکی از آن است که ۵۴ هزارو ۶۷۸ نوزاد هم در استان ما کمتر متولد شدهاند. حالا با یک دودوتا، چهارتای ساده میتوان دریافت که در یک دهه گذشته میزان زادوولدها در استان ما حدود ۶/۳۶ درصد کاهش یافته است.
اگر بخواهیم به میانگین سالانه این سیر نزولی هم برسیم، باید بگوییم که هر سال تقریبا ۶/۳ درصد از میزان ولادتها در استان ما کاسته شده است. اینها فقط آماری خشک وخالی نیست، بلکه از سیر کاهشی آرام، اما بی وقفهای در فرزندآوری حکایت دارد که حالا دیگر نمیتوان آن را صرفا یک تغییر آماری دانست، بلکه سقوطی تاریخی است که آینده را تهدید میکند.
محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، آذر پارسال از این سقوط تاریخی در کشور خبر داده و گفته بود که امسال برای نخستین بار در تاریخ کشور، تعداد تولدها به زیر یک میلیون نفر خواهد رسید. آمار تازه ثبت احوال بر این گزاره هم مهر تأیید زده است: درمجموع ۱۲ ماه پارسال، ۹۷۹ هزارو ۹۲۸ نوزاد در کشور متولد شدهاند.
کاهش میزان زادوولد، درکنار افزایش امید به زندگی، سبب شده است ترکیب جمعیتی ایران و به تبع آن خراسان رضوی، به سمت سالمندی حرکت کند. این تغییر ساختاری میتواند اقتصاد کشور را تحت فشار قرار دهد. کاهش نیروی کار جوان، افزایش هزینههای بهداشت و درمان، فشار بر سیستمهای حمایتی همچون صندوقهای بازنشستگی و حتی تغییرات اجتماعی در سبک زندگی، جزو چالشهای اساسی ناشی از این روند هستند.
بررسیها نشان میدهد دلایل این کاهش چندوجهی هستند. سیاستهای تبلیغاتی دهههای گذشته که بر شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» تأکید میکردند، تأثیر چشمگیری بر نگرش عمومی گذاشته است. ازسوی دیگر، مشکلات اقتصادی و معیشتی امروز، ازجمله افزایش تورم، هزینههای هنگفت مسکن و نبود ثبات اقتصادی، سبب شده است بسیاری از خانوادهها تمایلی به فرزندآوری نداشته باشند.
پیمایش ملی جدید درباره تمایلات فرزندآوری ایرانیان نیز نشان میدهد که ۸/۷۷ درصد از زنان و مردان متأهل بیست تا پنجاه ساله اعلام کردهاند که قصد فرزندآوری ندارند؛ آنها در پاسخ به دلیل این بی رغبتی، هم از ناامیدی از آینده گفتهاند و هم از مشکلات معیشتی و دشواریهای تأمین مسکن. سال ۱۳۹۷ هم پیمایشی ملی در ۳۱ استان کشور انجام شد که براساس آن، ۷/۳۶ درصد از پاسخگویان به فرزندآوری ابراز بی میلی کرده بودند. مقایسه این دو رقم نشان میدهد که در فاصله زمانی ۶ سال گذشته، ۴۱ درصد بر تعداد افرادی که به فرزندآوری پاسخ منفی دادهاند، افزوده شده است.
شهلا کاظمی پور، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و جمعیت شناس، پیشتر در گفت وگویی درباره علت کاهش نرخ باروری گفته بود: کاهش میل به فرزندآوری و افزایش سن بارداری، به فردگرایی، افزایش تحصیلات، شهرنشینی و کسب رفاه مربوط میشود. این موضوع در تمایل به افزایش کیفیت و وسواس زوجین در داشتن فرزند باکیفیت خلاصه میشود. به گفته او، داشتن فرزند از نظر روانی، اجتماعی و اقتصادی هزینه بر است؛ دلواپسیهایی که خانوادهها از نظر مسائل اجتماعی و اقتصادی دارند، هم مؤثر است و همه این عوامل در این عبارت خلاصه میشود: تأکید خانوادهها بر افزایش کیفیت برای خود و فرزندانشان.
اگر بخواهیم به عمق ریشههای بحران فرزندآوری برسیم، باید نگاهی به بنیانهای شکل گیری خانواده در خراسان رضوی بیندازیم؛ جایی که حالا دیگر چند وقتی است که ازدواجها کمتر دوام میآورند و طلاقها با سرعتی نگران کننده افزایش یافتهاند. آمارهای ثبت احوال نشان میدهد که روند نزولی ازدواج، در کنار افزایش بی رویه طلاق، ساختار اجتماعی استان را به چالشی جدی کشانده است. در گذشته، از هر چهار ازدواج، یکی به جدایی ختم میشد؛ سپس این نسبت به یک سوم رسید، اما اکنون شرایط حتی بحرانیتر شده است و نیمی از ازدواجها درنهایت به طلاق منجر میشود.
این یعنی خانوادهها بیش از پیش در معرض فروپاشی هستند و پیوندهای اجتماعی شکنندهتر شده است. با استناد به همین آمار تازه منتشرشده ثبت احوال، باید بگوییم که در سال گذشته، ۴۳ هزارو ۵۶۹ وصلت و در مقابل ۲۰ هزارو ۸۱۸ طلاق در خراسان رضوی ثبت شده است؛ یعنی به ازای هر ۲.۰۹ ازدواج، یک طلاق. اگر روند فعلی ادامه یابد، نمیتوان انتظار داشت تمایل به فرزندآوری در شرایطی که حتی ازدواجها ثبات ندارند، رشد کند. نظام خانواده درحال تغییر است و اگر سیاست گذاریها نتوانند این موج را مهار کنند، آینده جمعیتی با چالشهای عمیق تری روبه رو خواهد شد.
پیش بینیها و هشدارهای مسئولان حکایت از آن دارد که سهم کنونی ۴/۱۰ درصدی سالمندان از جمعیت کشور، طی ۲۵ سال آینده به ۵/۲۶ درصد خواهد رسید و اگر روند حرکت پرشتاب کنونی به سمت سالمندی جمعیت متوقف نشود، آثار مخرب و زیانبار آن، همچون بروز چالشها در زمینه تأمین نیروی کار، حفظ رشد اقتصادی و مدیریت هزینههای اجتماعی و... در سالهای آینده نمایان خواهد شد.
بیراه نگفتهایم اگر بگوییم که در وضعیت کنونی، انتخاب فرزندآوری به یکی از چالشهای بزرگ مردم و حاکمیت تبدیل شده است. پیشتر با استناد به نتایج پیمایش ملی اخیر درباره میل به فرزندآوری در یادداشتی با تیتر «بیم فردا؛ سد راه فرزندآوری» گفتیم که ۸/۷۷ درصد از پاسخگویان اعلام کردهاند تمایلی به فرزندآوری ندارند؛ البته در ادامه از آنها پرسیده شده است که آیا برای سه تا پنج سال آینده تمایل به فرزندآوری دارید.
پاسخ ۴۱ درصدشان مثبت بوده است؛ این یعنی برای برخی زنان طبقه متوسط، مادر شدن، و برای برخی مردان این طبقه، پدر شدن به رؤیایی میماند که به دلیل بیم فردا و مشکلات اقتصادی ناچارند در ذهن خود، دورش را یک خط قرمز بکشند و بی خیالش شوند.
مریم سمیعی که البته اسمش را به درخواست خودش به شکل مستعار در اینجا ذکر کردهایم، یکی از نمونههای همین ادعاست. او که شهروند سی وهشت ساله مشهدی و کارمند است و ۶ سال هم از ازدواجش میگذرد، به گفته خودش، دلش غنج میرود برای آنکه دخترک شیرین زبانی که در خانه «تاتاتی تی» میکند، مامان صدایش بزند، با این حال او، مادر شدن را انتخاب نکرده است و با تأکید هم میگوید که این کار را نخواهد کرد؛ چون از ناامنیهای اقتصادی و اجتماعی هراس دارد.
اینها را گفتیم تا به این نتیجه برسیم که اگرچه روند زادوولد در یک دهه اخیر -چه در خراسان رضوی و چه در کشور- نزولی بوده و سیاست گذاریهایی همچون تصویب «قانون جوانی جمعیت» نیز نتوانسته است این سیر نزولی را حتی متوقف کند، با این حال با اتخاذ سیاستهای صحیح و پایدار، میتوان این وضعیت را تغییر داد؛ یعنی همان طور که شهلا کاظمی، جمعیت شناس و دیگر جامعه شناسان و کارشناسان اقتصادی میگویند، اگر بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم حاصل شود و نگرانیها از تأمین آینده فرزندان جدید کاهش یابد و مردم کمی از بهبود کیفی وضعیت زندگی هایشان خاطرجمع شوند، این میل به فرزندآوری، دست کم در این ۴۱ درصد سبب خواهد شد که آن ها، رؤیای پدر و مادر شدن را از پشت خط قرمزهای ذهنی خود بیرون بکشند و آن را به حقیقت تبدیل کنند.
کاهش نرخ زادوولد نه فقط یک مسئله جمعیتی بلکه یک چالش ملی است که ابعاد گستردهای دارد. ضروری است که سیاست گذاران با نگاه جامع تری به این موضوع بنگرند و از رویکردهای کوتاه مدت به سمت برنامههای بلندمدت و پایدار حرکت کنند. ایجاد ثبات اقتصادی و کاهش تورم، حمایتهای واقعی نه کاغذی، افزایش کیفیت زندگی و فرهنگ سازی میتواند در این مسیر راهگشا باشد، با این حال زمان برای تغییرات محدود است. اگر این روند ادامه یابد، در دهههای آینده با چالشهای بزرگی در زمینه تأمین نیروی کار، حفظ رشد اقتصادی و مدیریت هزینههای اجتماعی مواجه خواهیم شد، بنابراین از فرصت باقی مانده، باید هوشمندانه استفاده کرد.